ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
اعتماد به نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایه های آن در ذهن هر یک از انسانها گذاشته و با مرور زمان این امر گسترده تر و عمیق تر می شود. متاسفانه در بسیاری از خانواده های سنتی چون مهمترین مساله برای والدین حرف شنوی و تسلیم بله بودن فرزندان می باشد ، اغلب با ایجاد محدودیتهای غیر ضروری و مشکل آفرین ، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکانشان شده که همین امر در بزرگسالی باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در ایشان میشود.
البته بدیهی است چون انسان موجودی قابل تغییر و تکامل پذیر است در بزرگسالی نیز می تواند با کمک از روانشناسان و روان پزشکان این نقیصه خود را شناخته و آن را برطرف سازد و صاحب اعتماد به نفس قوی و پایدار شود. اعتماد به نفس عاملی قابل تغییر یعنی قابل افزایش یا کاهش میباشد که هر عاملی که بتواند به توانائی بیشتر ما کمک کند و ما را به خود باوری برساند ، به خصوص ما را به احساس شایستگی و لیاقت در زمینه های مختلف زندگی برساند به افزایش اعتماد به نفس ما کمک میکند و به عکس هر موضوعی که ما را از نظر جسمی یا فکری ضعیف کرده و حتی موقعیت اقتصادی و اجتماعی ما را تضعیف نماید ، بر کاهش اعتماد به نفس ما می انجامد.
اعتماد به نفس واقعی از شناخت عمیق و همه جانبه ما نسبت به خود ، محیط و دیگران ریشه میگیرد و هر چه این شناخت بیشتر باشد بر روی اعتماد به نفس واقعی ما اثرات مثبت بیشتری می گذارد. برای افزایش اعتماد به نفس روشهای مختلفی وجود دارد که متخصصان اعصاب و روان به موارد ذیل اشاره میکنند:
1- شناخت عمیق از خود ، در جهت پی بردن به توانائیهای عظیم و پنهان خویش یکی از راه های اساسی افزایش اعتماد به نفس میباشد.
2-نقاط ضعف خود را نیز باید شناخته و در جهت رفع آنها اقدامات لازم را به کار بگیریم و در صورتی که این کار عملی نباشد ، با آنها مدارا کنیم یا از طریق دیگر به جبران آن بپردازیم ، مثلاً اگر ناتوانی و محدودیتهای جسمی مادرزادی و ارثی داریم از طریق افزایش توانائیهای علمی یا هنری خود ، این پدیده را جبران نماییم.
3-شناخت دیگران به خصوص آشنایان خود و استفاده از توانائیهای ایشان در جهت مثبت نیز می تواند برای ما کار ساز باشد.
4- محیط خود را نیز بهتر بشناسیم تا از آنها در جهت رشد و پیشرفت خود بهتر بهره بگیریم.
5-استعدادهای خود را شناخته و در جهت رشد و شکوفایی آنها گام برداریم و سرانجام در جهت بهتر زندگی کردن از آنها استفاده کنیم.
6- از معجره امیدواری واقعی بهره بگیریم و هرگز تسلیم ناامیدی نشویم که ناامیدی دشمن سعادت و موفقیت ما در زندگی است ، از طرف دیگر بر کاهش اعتماد به نفس ما می انجامد.
7- نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشیم و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائیم.
8-از مقایسه کردن خود با دیگران جدا بپرهیزیم و تنها خود را با گذشته های خود مقایسه کنیم و اگر عقب افتادگی یا ایستایی در ما بوجود آمده باشد ، در رفع آنها گام برداریم و همیشه میل به پیشرفت و رشد را مد نظر خود قرار دهیم.
9-به خود و توانایی های خود متکی باشیم و از وابستگی های غیر ضروری به دیگران پرهیز نماییم.
10- از تلقین شکست و ناتوانی به خود پرهیز کرده و حتی تحت تاثیر تلقینات منفی دیگران در این موارد قرار نگیریم.
اگر مایلید با دیگران خوب کار کنیدو یک بازیکن خوب باشید
باید اراده کنید تا خودتان را با محیط هماهنگ کنید. برای اطلاع بیشتر از موضوع، داستان پرواز دست جمعی غازها ...
- آدمهای بزرگ درباره ایدهها سخن میگویند؛ آدمهای متوسط درباره چیزها سخن میگویند و آدمهای کوچک پشت سر دیگران سخن میگویند.
- آدمهای بزرگ درد دیگران را دارند؛ آدمهای متوسط درد خودشان را دارند و آدمهای
کوچک بیدردند.
- آدمهای بزرگ عظمت دیگران را میبینند؛ آدمهای متوسط به دنبال عظمت خود هستند و
آدمهای کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران میبینند.
- آدمهای بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند؛ آدمهای متوسط به دنبال کسب دانش هستند و
آدمهای کوچک به دنبال کسب سواد هستند.
- آدمهای بزرگ به دنبال طرح پرسشهای بیپاسخ هستند؛ آدمهای متوسط پرسشهایی میپرسند
که پاسخ دارد و آدمهای کوچک میپندارند پاسخ همه پرسشها را میدانند.
- آدمهای بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند؛ آدمهای متوسط به دنبال حل مسئله هستند
و آدمهای کوچک مسئله ندارند.
- آدمهای بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمیگزینند؛ آدمهای متوسط گاه سکوت را بر
سخن گفتن ترجیح میدهند و آدمهای کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود میگیرند