ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
لا،لا،لا،لایی گلهای پونه
بخوابید در آغوش مادر بی هیچ بهونه
لا لایی می گم باز هم با یاد روز های گذشته
می دونم آن روز ها که پدر بود ،دیگر گذشته
لا لایی گفتن برای دلم به یاد کودکی شماست
ولی اینک چه شده آن روزها کجاست؟
با گفتن لا،لا،لایی در دلم برای شما
آرام می کنم دل را با یاد آن آشنا
چه زود گذشت جوانی من و کودکی شما
فقط خاطره ای زیبا مانده از گذشته ها بجا
شما اکنون بزرگ شده و خود صاحب اولاد
من با دلم می گم لا لا لایی برای آنچه مانده به یاد
آن زمان به شما می گفتم بخواب عزیزم داره میاد صدای پاش
حالابه خودم می گم بخواب عزیزم آنکه رفته دیگه نمی یادصدای پاش
شعر از مادری دلسوز: ف.مهاجر
عاشق این شعر وعاشق مادرم هستم.....
انشاالله صدسال زنده و سایه ایشان بالای سر شما باشد